به گزارش الیمانیوز در حالی که تصاویر قهرمان داستان دهقان فداکار طی سالیان در کتاب های درسی به صورت برهنه بوده (دلیل تصویرگری برهنه قهرمانِ داستان فداکاری او در آتش زدن لباسش برای نجات دادن قطار بوده) در کتاب درسی امسال او را با زیر پیراهنی تصویر کردهاند.
این موضوع در شبکههای اجتماعی ترند شده است.
https://elimanews.ir/?p=15206
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
«دهقان فداکار نه! یک زن قهرمان!»
کرامت یزدانی( اشک)
…نامش «ازبرعلی حاجوی» بود که به خاطر اشتباه در حروفچینی و چاپ در روزنامه اطلاعات، مورخ۱۶ آبان ۱۳۴۰ خورشیدی، به «ریزعلی خواجوی» معروف شد. خبرنگار این روزنامه، او را برای اولین بار «دهقان فداکار» نامید و این عنوان، در تاریخ ماندگار شد!
بالاخره، «ازبرعلی حاجوی»، اهل روستای قلعهجوق شهرستان میانه، قهرمان ملی گردید و داستانش در کتابها چاپ شد و تا آخر عمر این قهرمان، یعنی تا آذر ۱۳۹۶ خورشیدی، بارها از او تجلیل شد. بگذار کمی دقیقتر بنویسم! بگذار رُک بگویم که متاسفانه در این داستان، دوباره در حق یک زن ایرانی جفا گردید! میگویید چه ربطی دارد؟
داستان از این قرار است که در یک شب بسیار سرد و تاریک، در دره قرنقو، از صعبالعبورترین مناطق کوهستانی در مسیر راه آهن تهران- تبریز، دهقانی، پیراهن خود را آتش میزند و جان صدها مسافر قطار را نجات میدهد؛ اما این دهقان فداکار، ازبرعلی یا همان ریزعلی معروف نبود! کسی که با دیدن ریزش کوه، لباسش را میکَند و آن را مشعل میکُند تا قطار و جان مسافران را نجات دهد، همسر جوان ازبرعلی بود! این زن فداکار، با این ابتکارش به خاطر تعصب قومی و ملی؛ که هیچ زنی لباسش را نمیکَند!، مجبور شد که بگوید همسرش یعنی ازبرعلی( ریزعلی) این عمل فداکارانه را انجام داده است! نام این زن در هیچ کجای تاریخ نیامده است. بعدها فرزندانش و اهالی روستا که تقریباً همه از اقوام او بودند متوجه شدند که آن «دهقان فداکار»، همسر ازبرعلی بوده نه خود او…!
او گمنام ماند و قهرمانی را به همسرش بخشید! او یک زن بود! او یک مادر بود! او به معنای واقعی یک قهرمان بود!
زن در تاریخ ما، قهرمان هم که باشد، مجبور است قهرمانی خود را پنهان کند…!
کرامت یزدانی (اشک)
پنجم امرداد ۹۹
بازنشر:مهر ۱۴۰۰